جدول جو
جدول جو

معنی دفتر کردن - جستجوی لغت در جدول جو

دفتر کردن
(پَ / پِ بَ تَ)
طومار کردن. در فهرست مندرج کردن. (ناظم الاطباء). دفتر ترتیب دادن. نوشتن. کتاب ساختن. تحریر کردن:
چون مناقب نامۀ آل نبی دفتر کنند
نام او چون فاتحه آغازآن دفتر سزد.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از منتر کردن
تصویر منتر کردن
مسخره کردن، معطل کردن
فرهنگ فارسی عمید
(پَ / پِ تَ)
به دفتر درآوردن. تحریر کردن، در دفاتر ثبت کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از نفرت کردن
تصویر نفرت کردن
شمانیدن بیزاری جستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختر کردن
تصویر اختر کردن
فال زدن، تفائل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دسته کردن
تصویر دسته کردن
جمع و فراهم آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دفین کردن
تصویر دفین کردن
مدفون ساختن، دفن کردن، در خاک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دفاع کردن
تصویر دفاع کردن
دفع شر نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
حرکت کردن راه رفتن:) چرا همی نکند بر دو چشم من رفتار (حافظ)، سلوک کردن عمل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چفته کردن
تصویر چفته کردن
خم کردن خماندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
سگالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فتور کردن
تصویر فتور کردن
غلو کردن سخت از اندازه در گذشتن
فرهنگ لغت هوشیار
سخن گفتن صحبت کردن: سرو بلند بین که چه رفتار میکند، شوخ شکر دهن که چه گفتار میکند، (خواتیم سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منتر کردن
تصویر منتر کردن
سحر کردن افسون کردن، دست انداختن: (عده ای از جوانان پیر مرد را کاملا منتر کرده بودند و او خود متوجه نمیشد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفیر کردن
تصویر نفیر کردن
فغان کردن، ناله و خروش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فتور کردن
تصویر فتور کردن
((~. کَ دَ))
غلو کردن، سخت از اندازه درگذشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دایر کردن
تصویر دایر کردن
((~. کَ دَ))
به گردش انداختن، آباد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دفاع کردن
تصویر دفاع کردن
پدافندیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
اندیشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بدتر کردن
تصویر بدتر کردن
Acerbate, Exacerbate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
Contemplate, Ponder
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دفاع کردن
تصویر دفاع کردن
Defend, Vindicate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رفتار کردن
تصویر رفتار کردن
Behave
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دفاع کردن
تصویر دفاع کردن
verteidigen, rechtfertigen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دفاع کردن
تصویر دفاع کردن
захищати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
замислюватися , міркувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بدتر کردن
تصویر بدتر کردن
загострювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رفتار کردن
تصویر رفتار کردن
sich benehmen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رفتار کردن
تصویر رفتار کردن
вести себя
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
nachdenken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بدتر کردن
تصویر بدتر کردن
verschärfen, verschlimmern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دفاع کردن
تصویر دفاع کردن
защищать , оправдывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تفکر کردن
تصویر تفکر کردن
задумываться , раздумывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بدتر کردن
تصویر بدتر کردن
усугублять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رفتار کردن
تصویر رفتار کردن
поводитися
دیکشنری فارسی به اوکراینی